بهترین فیلم های فانتزی تاریخ سینما

فیلم‌های فانتزی، با قدرت تخیل بی‌حد و مرزشان، اغلب در میان سرگرم‌کننده‌ترین و گویاترین آثار سینمایی جای می‌گیرند. این ژانر پهناور، تماشاگر را به سفری شگفت‌انگیز در دنیایی خارق‌العاده می‌برد، جایی که هیولاهای افسانه‌ای، قهرمانان جسور و ذره‌ای جادو در انتظار او هستند. در این قلمرو که تنها با خلاقیت و بودجه فیلمساز محدود می‌شود، تقریباً هر چیزی جان می‌گیرد و دنیای منحصر به فرد خود را برای بازتاب مضامین و احساسات انسانی به کار می‌گیرد. این ویژگی، رمز محبوبیت ماندگار ژانر فانتزی است.

در حالی که رتبه‌بندی فیلم فانتزی دوبله فارسی از بهترین تا بدترین امری رایج است، اما به ندرت به ظرافت‌های موجود در این طیف وسیع توجه می‌شود. بسیاری از فیلم‌های فانتزی به دلایل مختلف، از جلوه‌های ویژه ضعیف گرفته تا فیلمنامه‌های سست و یا بازی‌های نامناسب، در دسته آثار درجه‌یک قرار نمی‌گیرند. با این حال، این فیلم‌ها در اکثر معیارها عملکردی درخشان دارند، حتی اگر یک عنصر کلیدی مانع از رسیدن آنها به کمال شود. این آثار نیز به همان اندازه شایسته تحسین هستند و می‌توانند در نظر بسیاری، چیزی کمتر از شاهکار نباشند. دانلود فیلم فانتزی 2024 در بین مخاطبان بیسار محبوب است و معمولا آن ها برای پیدا کردن فیلم فانتزی جدید به سرچ کردن این کلید واژه و یا حتی فیلم فانتزی 2023 می پردازند.

بهترین فیلم های فانتزی تاریخ سینما

10) سفر طلایی سندباد (1973)

به کارگردانی گوردون هسلر

کاپیتان سندباد (با بازی جان فیلیپ لاو) در بحبوحه بحرانی جانشینی، وارد شهر ماربیا می‌شود. سلطان این شهر به تازگی جان خود را از دست داده و یافتن جانشینی مناسب، امری حیاتی است. سندباد با متحد شدن با وزیر اعظم (با بازی داگلاس ویلمر)، برده ای به نام مارگیانا (با بازی کارولین مونرو) و پسر ارباب مارگیانا، هارون (با بازی کورت کریستین)، سفری پرمخاطره را برای یافتن چشمه افسانه‌ای سرنوشت آغاز می‌کند. این چشمه جادویی، کلید انتخاب حاکمی جدید برای ماربیا خواهد بود.

اما سفر آنها آسان نخواهد بود. جادوگری تاریک به نام کورا (با بازی تام بیکر) که در آرزوی تصاحب تاج و تخت ماربیا است، در کمین آنهاست و با تمام توان سعی می‌کند مانع رسیدن سندباد و یارانش به چشمه جادویی شود. “سفر طلایی سندباد” با بهره‌گیری از جلوه‌های ویژه خلاقانه، بازی‌های جذاب و صحنه‌های اکشن نفس‌گیر، به عنوان یک ماجراجویی سرگرم‌کننده و دیدنی در خاطر تماشاگران ثبت می‌شود.

بهترین فیلم های فانتزی تاریخ سینما

9) آخرین تک شاخ (1982)

به کارگردانی آرتور رنکین جونیور و جول باس

پس از استراق سمع مکالمه‌ای بین دو شکارچی و بازجویی از یک پروانه مسافر، اسبی شاخدار و جاودانه به نام آملتیا (با صدای میا فارو) با حقیقتی تلخ روبرو می‌شود: او آخرین بازمانده از نسل خود است. گاو نر سرخ شیطانی، بقیه تک‌شاخ‌ها را به اعماق دریا رانده است. آملتیا، مصمم به نجات همنوعان خود، سفری پرمخاطره را آغاز می‌کند. در این مسیر، دو همراه غیرمنتظره به او می‌پیوندند: شمندریک (با صدای آلن آرکین)، جادوگری ماهر، و مولی گرو (با صدای تامی گرایمز)، همسر یک راهزن. سفر آنها آنها را به قلعه شاه هاگارد (با بازی سر کریستوفر لی) رهنمون می‌کند، جایی که گاو نر سرخ تک‌شاخ‌ها را اسیر کرده است. هاگارد، که از غم و اندوه رنج می‌برد، تنها در کنار تک‌شاخ‌ها احساس شادی می‌کند و به همین دلیل آنها را در اسارت خود نگه می‌دارد.

“آخرین تک‌شاخ” داستانی حزن‌انگیز و تأمل‌برانگیز است که به مضامین عمیقی مانند حافظه، هویت، قدرت غم و اندوه و گذر زمان می‌پردازد. هر مانعی که آملتیا و یارانش با آن روبرو می‌شوند، به نوعی این مضامین را به تصویر می‌کشد. از راهزنانی که در حسرت ماجراجویی‌های رابین هود هستند تا جادوگری که از توهمات برای فریب مردم استفاده می‌کند، هر شخصیت و هر موقعیتی در این داستان حامل پیامی عمیق و درس‌آموز است. علاوه بر داستان گیرا، انیمیشن “آخرین تک‌شاخ” نیز به دلیل زیبایی بصری خود ستایش شده است. طراحی ظریف و سبک شخصیت‌ها در کنار پس‌زمینه‌های زرق و برق‌دار که یادآور نقاشی‌های قرون وسطایی هستند، تجربه‌ای بصری لذت‌بخش را برای مخاطب به ارمغان می‌آورد.

بهترین فیلم های فانتزی تاریخ سینما

8) سرگذشت نارنیا: شیر، جادوگر و کمد لباس (2005)

به کارگردانی اندرو آدامسون

در بحبوحه بمباران‌های وحشتناک آلمان نازی بر سرزمین بریتانیا، چهار خواهر و برادر به نام‌های پیتر (با بازی ویلیام موزلی)، سوزان (با بازی آنا پاپلول)، ادموند (با بازی اسکاندار کینز) و لوسی (با بازی جورجی هنلی) به ناچار راهی عمارت پروفسور کرک (با بازی جیم برادبنت) می‌شوند. در حین یک بازی پنهان‌کاری، لوسی، کوچک‌ترین خواهر، دریچه‌ای به دنیایی جادویی به نام نارنیا را در پشت کمد لباسی قدیمی کشف می‌کند. او به همراه خواهران و برادرانش، به عنوان قهرمانان پیشگویی‌شده، مأموریتی خطیر بر عهده می‌گیرند: بازگرداندن پادشاه واقعی نارنیا، اصلان (با صدای لیام نیسون) و نجات این سرزمین از چنگال ظلم و ستم جادوگر سفید بی‌رحم، جادیس (با بازی تیلدا سوینتون).

سرگذشت نارنیا: شیر، جادوگر و کمد لباس به ناچار در سایه عظمت سه‌گانه ارباب حلقه‌ها قرار می‌گیرد. با این حال، ادای احترام هوشمندانه به این اثر حماسی، به خلق دنیایی زنده و پویا در نارنیا و جان بخشیدن به موجودات افسانه‌ای آن مانند مینوتورها، سنتورها و دیگر مخلوقات خیالی، کمک شایانی می‌کند. در حالی که تلاش فیلم برای القای حماسی بودن در تک‌تک لحظات آن، گاه با ظرافت‌های داستان مانند حضور حیوانات سخنگو در تضاد است، شخصیت‌ها به طور قابل توجهی قوی و باورپذیر هستند. به خصوص، تیلدا سوینتون با بازی درخشان خود، جادیس را به یکی از ترسناک‌ترین و به‌یادماندنی‌ترین شخصیت‌های شرور در دنیای فیلم‌های فانتزی تبدیل می‌کند.

بهترین فیلم های فانتزی تاریخ سینما

7) اژدها کش (1981)

به کارگردانی متیو رابینز

پادشاهی اورلند در وحشت اژدهای هولناکی به نام ورمیتراکس پجوریتیو فرو رفته است. این اژدهای بی‌رحم برای کنترل شعله افسانه‌ای خود، هر سال از پادشاه دوشیزگان جوانی را به عنوان قربانی می‌طلبد. سال‌هاست که مردم اورلند زیر یوغ ستم این اژدها رنج می‌برند. اما زنی شجاع به نام والرین (با بازی کیتلین کلارک) حاضر به تسلیم نمی‌شود. او با پنهان کردن هویت زنانه خود و مبدل شدن به یک مرد، رهبری گروهی شجاع را بر عهده می‌گیرد تا از اولریش کراگانمور (با بازی سر رالف ریچاردسون)، آخرین جادوگر بزرگ، یاری بطلبد.

در طول این سفر پرماجرا، والرین و یارانش با خطرات متعددی روبرو می‌شوند. اما بزرگترین چالش آنها، شوالیه‌ای بدبین به نام تیریان (با بازی جان هالام) است که به آنها ملحق می‌شود و در نهایت، به طرز فجیعی اولریش را به قتل می‌رساند. با مرگ اولریش، امید مردم اورلند به یأس تبدیل می‌شود. اما گالن برادواردن (با بازی پیتر مک نیکول)، شاگرد اولریش، تسلیم نمی‌شود. او طلسم جادویی استاد خود را به دست می‌گیرد و با شجاعتی مثال‌زدنی، عزم خود را برای نبرد با اژدها و نجات پادشاهی جزم می‌کند.

فیلم فانتزی ترسناک اژدهاکش فیلمی فانتزی و تاریک است که از به تصویر کشیدن مرگ و بدبختی در کنار لحظات پیروزمندانه، ابایی ندارد. داستان فیلم، نمونه‌ای کلاسیک از سفر قهرمان است که با وجود کلیشه‌ای بودن، به واسطه شخصیت‌های دوست‌داشتنی و روایت جذاب، تماشاگر را مجذوب خود می‌کند. یکی از نقاط قوت برجسته این فیلم، اژدهای ورمیتراکس است که به لطف جلوه‌های ویژه خلاقانه و تلفیقی از انیمیشن‌های عظیم و عروسک‌های استاپ موشن، به یکی از به یاد ماندنی‌ترین اژدهایان در تاریخ سینما تبدیل شده است.

بهترین فیلم های فانتزی تاریخ سینما

6) هزارتو (1986)

به کارگردانی جیم هنسون

سارا (با بازی جنیفر کانلی) از مراقبت از برادر ناتنی شرور خود، توبی (با بازی توبی فرود) به ستوه آمده است. در اوج ناامیدی، او طلسمی جادویی را از کتابی که در حال خواندنش است زمزمه می‌کند و ناگهان، توبی توسط اجنه‌ها ربوده می‌شود. سارا که از کرده خود پشیمان است، مصمم به نجات برادرش می‌شود. او با جارت (با بازی دیوید بووی)، پادشاه گابلین‌ها، ملاقات می‌کند. جارت به سارا سیزده ساعت فرصت می‌دهد تا با عبور از هزارتویی پررمز و راز، توبی را نجات دهد. در غیر این صورت، توبی برای همیشه به یک موجود جادویی تبدیل خواهد شد. سارا در این سفر پرمخاطره با موجودات عجیب و غریب و چالش‌های متعددی روبرو می‌شود. او با هاگل (با صداپیشگی شاری ویزر و برایان هنسون)، یک کوتوله مهربان، لودو (با صداپیشگی ران موک)، موجودی غول‌پیکر که می‌تواند صخره‌ها را کنترل کند، و سر دیدیموس (با بازی دیوید شاگنسی)، شوالیه‌ای شجاع و سگ‌صفت، دوست می‌شود.

فیلم فانتزی پرنسسی هزارتو یکی دیگر از شاهکارهای بصری جیم هنسون، خالق ماپت‌ها، است. اگرچه به اندازه فیلم قبلی او، “کریستال تاریک”، عمیق و تأثیرگذار نیست، اما دنیایی سرشار از خلاقیت و شگفتی را به تصویر می‌کشد. عروسک‌گردانی فیلم در سطحی بی‌نظیر است و موجودات خیالی فیلم، از جمله Fierys آتشین و دست‌های کمکی غول‌پیکر، تماشاگر را مجذوب خود می‌کنند. اما ستاره بی‌چون و چرای فیلم، دیوید بووی در نقش جارت است. او با حرکات ظریف و لحن کلام گیرای خود، جادوی واقعی را به این شخصیت جادویی می‌بخشد. با وجود جلوه‌های ویژه خیره کننده و بازی‌های درخشان، داستان فیلم گاه ضعیف و نمادگرایی آن اغلب مبهم و گیج‌کننده است. با این حال، “هزارتو” به قدری از نظر بصری جذاب و سرگرم‌کننده است که به راحتی می‌توان از ایرادات جزئی آن چشم‌پوشی کرد.

بهترین فیلم های فانتزی تاریخ سینما

5) غبار ستاره ای (2007)

به کارگردانی متیو وان

در شهر وال انگلستان، جوانی به نام تریستان تورن (با بازی چارلی کاکس) برای جلب توجه دختری به نام ویکتوریا (با بازی سینا میلر)، آرزوی بزرگی در سر دارد: به دست آوردن ستاره‌ای که از آسمان سقوط می‌کند. تریستان با استفاده از جادوی یک شمع کهن بابلی، راهی سفری پرمخاطره به سرزمینی جادویی به نام استورم هولد می‌شود. اما در کمال تعجب، او درمی‌یابد که ستاره به زنی زیبا به نام ایواین (با بازی کلر دینز) تبدیل شده است. تریستان که مجذوب ایواین شده، مصمم است او را به دنیای خود بازگرداند. اما این کار ساده‌ای نیست، چرا که افراد زیادی به دنبال ایواین هستند. وارثان استورم هولد به دنبال جواهری هستند که به گردن او آویخته شده و جادوگرانی پلید قصد دارند قلب او را بخورند تا جوانی ابدی را به دست آورند.

در این میان، تریستان با خطرات و چالش‌های متعددی روبرو می‌شود. او باید با شمشیرزنی ماهر مبارزه کند، از تله‌های مرگبار جان سالم به در ببرد و رازهای تاریکی را که در مورد ایواین و سرزمین استورم هولد پنهان شده است، کشف کند. “غبار ستاره” یک ماجراجویی عاشقانه و سرگرم‌کننده است که پر از صحنه‌های اکشن هیجان‌انگیز، لحظات طنز دلچسب و شخصیت‌های فراموش‌نشدنی است. دو شخصیت برجسته این فیلم فانتزی جادوگری، لامیا (با بازی میشل فایفر) و کاپیتان شکسپیر (با بازی رابرت دنیرو) هستند. فایفر با بازی درخشان خود، جادوگری شرور و فریبنده را به تصویر می‌کشد و دنیرو نقش دزدی دریایی دوست‌داشتنی و رمانتیک را به بهترین نحو ایفا می‌کند. با وجود تمام نقاط قوت، “غبار ستاره” در برخی موارد از رمان منبع خود که اثر نیل گیمن است، فاصله می‌گیرد. کاش فیلم به پایان تلخ و زیبای داستان کتاب وفادارتر بود.

بهترین فیلم های فانتزی تاریخ سینما

4) هری پاتر و زندانی آزکابان (2004)

به کارگردانی آلفونسو کوارون

در حالی که هری پاتر (با بازی دنیل رادکلیف) برای سومین سال تحصیلی خود در هاگوارتز، مدرسه جادوگری و جادوگری، آماده می‌شود، خبر هولناکی دنیای جادوگران را فرا می‌گیرد: سیریوس بلک (با بازی گری اولدمن)، قاتل خطرناک و پیرو لرد ولدمورت، از زندان آزکابان گریخته است. وزارت سحر و جادو برای دستگیری بلک، موجوداتی تاریک به نام دمنتور را به هاگوارتز می‌آورد. این موجودات که به گذشته دردناک هری جذب می‌شوند، خطری بزرگ برای او محسوب می‌شوند. در این میان، هری زیر نظر ریموس لوپین (با بازی دیوید تیولیس)، معلم جدید درس دفاع در برابر هنرهای تاریک، آموزش می‌بیند و به تدریج رازهای مربوط به سیریوس بلک و ارتباط او با هری و پدر و مادرِ درگذشته‌اش آشکار می‌شود.

هری پاتر و زندانی آزکابان” به لطف کارگردانی منحصر به فرد آلفونسو کوارون، که تمایل خود را برای به جا گذاشتن امضای شخصی در این مجموعه پرطرفدار دارد، مورد تحسین بسیاری از طرفداران هری پاتر قرار گرفته و به عنوان بهترین فیلم این سری شناخته می‌شود. این فیلم با روایتی تیره‌تر و عمیق‌تر به سراغ مضامین پیچیده‌ای مانند آسیب‌های روحی، انتقام و بی‌عدالتی می‌رود و گامی جسورانه در جهت فاصله گرفتن از دنیای جادویی و فانتزی دو فیلم قبلی برمی‌دارد. بازیگری گری اولدمن و دیوید تیولیس در نقش‌های سیریوس بلک و ریموس لوپین فوق‌العاده است و به بهترین نحو، درد و رنج درونی و احساسات پیچیده این دو شخصیت را به تصویر می‌کشد. اگرچه پایان فیلم تا حدودی شتابزده به نظر می‌رسد و گری اولدمن حضور کوتاهی در آن دارد، “هری پاتر و زندانی آزکابان” بدون شک یکی از جسورانه‌ترین و کامل‌ترین فیلم‌های این مجموعه و اثری ماندگار در ژانر فانتزی و فیلم‌های دوران بلوغ به حساب می‌آید.

بهترین فیلم های فانتزی تاریخ سینما

3) دزدان دریایی کارائیب: نفرین مروارید سیاه (2003)

به کارگردانی گور وربینسکی

در سفری دریایی از انگلستان به پورت رویال در دریای کارائیب، الیزابت سوان (با بازی کیرا نایتلی)، دختر فرماندار ودربی سوان (با بازی سر جاناتان پرایس)، مدال دزدان دریایی را از ویلیام ترنر (با بازی اورلاندو بلوم)، پسری از خدمه یک کشتی غرق شده، می‌گیرد تا او را از مجازات نجات دهد. هشت سال بعد، کشتی افسانه‌ای دزدان دریایی به نام “مروارید سیاه” به بندر رویال حمله می‌کند و الیزابت را به اسارت می‌برد. ویل برای نجات او به کاپیتان جک اسپارو (با بازی جانی دپ)، دزد دریایی عجیب و غریبی که با “مروارید سیاه” و کاپیتان آن، هکتور باربوسا (با بازی جفری راش)، سابقه‌ای شخصی دارد، پناه می‌برد.

دزدان دریایی کارائیب: نفرین مروارید سیاه” آغازگر مجموعه پرفروش دزدان دریایی بود و بار دیگر علاقه مخاطبان را به ژانر ماجراجویی و شمشیرزنی دریایی جلب کرد. این فیلم در مقایسه با دنباله‌های پرهیجان‌تر خود، داستانی ساده و سرراست با کهن‌الگوهای شخصیت‌های آشنا و موثر دارد که به مخاطبان اجازه می‌دهد تا با آنها و روابطشان همذات‌پنداری کنند. جک اسپارو با بازی درخشان جانی دپ که به شدت تحت تاثیر کیت ریچاردز، گیتاریست گروه رولینگ استونز، قرار گرفته است، به عنوان یکی از مشهورترین دزدان دریایی در تاریخ سینما شناخته می‌شود. همه چیز در این فیلم دست به دست هم می‌دهد تا آن را به اثری نزدیک به کمال تبدیل کند، به جز صحنه نهایی که کمی طولانی و بی‌هدف به نظر می‌رسد.

بهترین فیلم های فانتزی تاریخ سینما

2) راهزنان زمان (1981)

به کارگردانی تری گیلیام

کوین، پسری با روحی کنجکاو، به جای وسواس به دنیای مدرن، غرق در دنیای تاریخ و داستان‌های شگفت‌انگیز آن است. روزی شش کوتوله که راهزنان زمان نامیده می‌شوند، به اتاق او می‌آیند و با جادوی خود، کوین را به سفری خارق‌العاده در زمان می‌برند. این کوتوله‌ها با استفاده از نقشه‌ای که از خدای متعال دزدیده‌اند، قصد دارند ثروت‌های گمشده در اعصار مختلف را غارت کنند. اما غافل از اینکه شیطانی پلید (با بازی دیوید وارنر) در کمین آنهاست و نقشه‌های شومی برای رهایی از زندان خود و تصاحب نقشه جادویی در سر دارد.

فیلم فانتزی تاریخی راهزنان زمان در میان انبوه فیلم‌های فانتزی دهه 1980، با خلاقیت و ایده‌های ناب خود، جایگاه ویژه‌ای پیدا می‌کند. سفر در زمان و روبه‌رو شدن با شخصیت‌های مشهور تاریخی، هیجانی وصف‌ناپذیر به تماشاگر القا می‌کند. اوج فیلم، نبردی حماسی بین جنگجویان و سلحشوران از دوره‌های مختلف تاریخ با شیطان است که تماشایی و نفس‌گیر است. اما قلب تپنده “راهزنان زمان” در تعاملات صمیمانه بین کوین و راهزنان زمان و همچنین ملاقات کوین با شخصیت‌های افسانه‌ای مانند آگاممنون، پادشاه یونان باستان (با بازی سر شان کانری) نهفته است.

بهترین فیلم های فانتزی تاریخ سینما

1) زیبای خفته (1959)

به کارگردانی کلاید جرونیمی، ولفگانگ رایترمن، اریک لارسون و لس کلارک

شاه استفان (با بازی تیلور هلمز) به مناسبت تولد دخترش، شاهزاده خانم آئورورا (با بازی مری کاستا)، جشنی باشکوه ترتیب می‌دهد و سه پری مهربان به نام‌های فلورا (با بازی ورنا فلتون)، جانوران (با بازی باربارا جو آلن) و مری ودر (با بازی باربارا لودی) را دعوت می‌کند تا برکت خود را نثار کودک کنند. اما قبل از اینکه مری ودر بتواند هدیه خود را به آئورورا تقدیم کند، مالفیسنت (با بازی النور آدلی)، پری‌ای maligna که قلبی پر از کینه دارد، ظاهر می‌شود و آئورورا را نفرین می‌کند که در شانزدهمین سالگرد تولدش جان خود را از دست بدهد. مری ودر نفرین را به خوابی ابدی تبدیل می‌کند که تنها با بوسه عشق واقعی شکسته خواهد شد. و برای محافظت از آئورورا، او را به اعماق جنگل می‌برد تا از چشمان maligna مالفیسنت دور نگه دارد.

فیلم فانتزی دیزنی زیبای خفته در زمان اکران خود با استقبالی ضعیف روبرو شد، اما در طول دهه‌ها به عنوان یکی از شاهکارهای انیمیشن تاریخ سینما شناخته شد. این فیلم شخصیت‌های ماندگار و محبوبی را به دنیای دیزنی معرفی کرد، از جمله پری‌های مهربان که نقش قهرمانان داستان را بر عهده دارند و مالفیسنت که به عنوان یکی از شرورهای نمادین دیزنی شناخته می‌شود. طراحی منحصر به فرد، شخصیت پردازی پیچیده و تحولات او از ظرافت و وقار تا خشم و قدرت، مالفیسنت را به یکی از به‌یادماندنی‌ترین شخصیت‌های دیزنی تبدیل کرده است. با این حال، شاهزاده خانم آئورورا به دلیل حضور کم در داستان و عدم پرداخت کافی به شخصیت او، شاید فراموش‌نشدنی‌ترین پرنسس دیزنی باشد.

تاریخ انتشار: 30 تیر 1403 | 11:51

تعداد بازدید: 143